کد مطلب:225175 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:263

بیان عبادت و پاره آداب جمیله حضرت علی بن موسی الرضا
وجود مسعود مبارك ائمه هدی صلوات الله علیهم كه شمس فروزان افلاك توحید از لمعات انوار مقدسه ایشان شعاعی و بدر آفاق تحمید را از سطعات اسرار منوره ایشان متاعی است در تمام آناء لیل و نهار جز به عبادت و تقدیس پروردگار نفسی برنیاورند چه خود عین عبادت و آیات اطاعت و میزان صلوات و تبیان سبحات هستند پس اگر خبری از عبادت ایشان مسطور باشد نظر به عالم ظاهر و تكلیف بشریت و تعلیم و تكمیل بریت است در بحارالانوار از وشاء مروی است كه در حضرت امام رضا صلوات الله علیه تشرف یافتم و ابریقی در حضور مباركش حاضر بود و همی خواست از آن آب مهیای نماز گردد ، نزدیك شدم تا آب بر دست همایونش بریزم ازین كار امتناع ورزید و فرمود ای حسن آسوده بجای باش عرض كردم از چیست كه نهی می فرمائی بر دست مباركت آب بریزم مكروه می شماری كه من ماجور شدم ؟ فرمود «تؤجر انت و اوزرانا» تو مأجور می شوی لكن من دچار وزر می شوم عرض كردم چگونه چنین باشد فرمود «سمعت الله عزوجل یقول فمن كان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرك بعبادة ربه احدا» مگر نشنیده ای كه خداوند عزوجل می فرماید هر كس ملاقات پروردگار خود را امیدوار است پس ببایست عمل صالح و كردار نیك بكند و در پرستش و عبادت پروردگار خود كسی را شریك خود نگرداند «و ها انا ذا اتوضأ للصلوة و هی العباد فأكره ان یشركنی فیها احد» و اینك من برای نماز كه عبادت خداوند است وضوء می سازم و مكروه می دانم كه در این كردار كسی با من شریك باشد .

راقم حروف گوید كه از این عبارت مطلب لطیفی می توان استدراك نمود و آن این است كه در آن نوع عبادتی كه ائمه هدی صلوات الله علیهم مقاومت دارند كدام كس را آن لیاقت و استعداد و آن روح و مایه است كه بتواند شراكت نماید یا آن



[ صفحه 108]



درجات و اجوریكه ایشان را از عبادت و اطاعت حاصل می شود و شده است كدام كس را قابلیت و ظرفیت قبول آن تواند بود ؟ و اگر این عنوان كرامت شركت در عبادت برای دیگر كسان هم باشد به جهت اقتدای به ایشان است و معنی و مقامی دیگر دارد به علاوه در عبادت یزدان تعالی كه یكتای بیرون از همتا است دیگری را در امداد خود شریك ساختن از جاده ادب و رعایت عزت رب العزه بیرون تاختن است .

در كتاب خصال از سلیمان جعفری مروی است كه حضرت امام رضا سلام الله علیه با من فرمود «صل لیلة احدی و عشرین مائة ركعة تقرء فی كل ركعة الحمد مرة و قل هو الله احد عشر مرات» در هر شب بیست و یكم و بیست و سوم یك صد ركعت نماز بگذار و در هر ركعتی سوره حمد را یك دفعه و قل هو الله احد را ده مرتبه قرائت كن .

راقم حروف گوید چنان می نماید كه مقصود دو شب ماه رمضان باشد كه شب قدر است اما ظاهر این است كه در تمامت شهور منظور است چنانكه اخبار دیگر نیز دلالت می نماید اینهم به واسطه مراعات و توافق با آن دو شب دو قدر است و دیگر در بحارالانوار از محمد بن فضیل مروی است كه حضرت امام رضا علیه السلام روز عید فطر با بعضی از موالی خود كه در حق او دعای خیر می فرمود می گفت «یا فلان تقبل الله منك و منا» خدای از تو و از ما قبول فرماید می گوید بعد از آن به این حال بماند تا روز عید اضحی درآمد و آن حضرت به آن غلام فرمود «تقبل الله منا و منك» خدای از ما و از تو بپذیرد محمد بن یزید می گوید عرض كردم یابن رسول الله همانا در عید فطر چیزی فرمودی و در عید اضحی دیگر چیز فرمودی یعنی در عید فطر او را در كلمه دعا بر خود مقدم داشتی در این عید خود را بر وی تقدم دادی ؟ فرمود «نعم انی قلت له فی الفطر تقبل الله منك و منا لانه فعل مثل فعلی و ناسبت انا و هو فی الفعل و قلت له فی الاضحی تقبل الله منا و منك لانا یمكننا ان نضحی و لا یمكنه أن یضحی فقد فعلنا نحن غیر فعله» آری من در روز عید روزه شكستن با او گفتم خدای از تو و از ما بپذیرد زیرا كه او نیز همان كرده كه من كردم یعنی روزه بداشته بود و من و او با همدیگر



[ صفحه 109]



پیروی و تأسی نمودیم لكن در روز جشن گوسپند كشان با او گفتم خدای از ما و تو زیرا كه برای من تقدیم قربانی ممكن است اما برای او ممكن نیست كه آن كار برای خود بپای برد پس كار ما غیر از اوست و این مسئله جهت آن است كه غلام چندانكه آزاد نباشد و در قید ملكیت صاحبش باقی باشد ، از آنجا كه العبد و ما فی یده كان لمولاه خود نمی تواند از مال خود در پاره مصارف برساند بلكه فطریه او نیز بر مولای اوست و به اختیار خود نتواند گوسفند كشد و تقدیم قربانی نماید و غالبا این است كه او را بضاعت این كار نیست و از این خبر و امثال آن معلوم می شود كه حضرت ائمه علیهم السلام نیز آنچه بفرمایند و بر زبان بگذرانند از روی علم و بینش و آداب و اوامر و نواهی یزدانی است بلكه و ما ینطقون عن الهوی و گرنه از عید فطر تا عید اضحی مدتی متمادی است اگر راوی محض احتشام كلام محفوظ داشته باشد امام را لازم نبود كه محفوظ بدارد چگونه شد كه به محض اینكه محمد بن فضیل از سخن مدتی قبل آن حضرت سؤال كرد بدون درنگ جواب بشنید .

در روضه كافی از معمر بن خلاد از حضرت امام رضا علیه السلام مروی است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله چون بامداد فرمودی با اصحاب خود می فرمود هل من مبشرات یعنی بشارت دهنده ای هست ؟ و مقصود آن حضرت این بود كه خوابی دیده باشند كه دلیل بشارت باشد و به عرض برسانند و نیز در روضه كافی از موسی بن عمر بن بزیع مروی است كه در حضرت امام رضا سلام الله علیه به عرض رسانیدم مردمان چنان روایت می نمایند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله را قانون چنان بود كه چون از طریق به جانبی راه می سپرد در هنگام مراجعت از راهی دیگر باز شدی ، آیا سلوك آن حضرت بر این نسق بود فرمود : «نعم فانا افعله كثیرا فافعله ثم قال لی اما انه ارزق لك» آری چنین بود من نیز این كار بسیار كنم تو نیز چنان كن پس از آن با من فرمود همانا این برای تو بهتر روزی رساند راقم حروف گوید : البته در افعال رسول خدا و ائمه هدی حكمتهای بسیار است از جمله یكی این است كه چون از راهی بگذرد فوایدی و تجربیات و مناظر و ملاقات و معلوماتی برای او حاصل می شود و چون در مراجعت



[ صفحه 110]



از دیگر راه باز شود همان فوائد از بهرش حصول یابد و كسان دیگر نیز او را بنگرند پس در مراجعت آن بهره یابد كه از راه نخست نمی یابد و چه بسیار كارها انجام می دهد و چه پوشیده ها بر وی آشكار می شود و بسا كسان را از ملاقات خود فایده می رساند و از ایشان سودمند می گردد و نیز چون از راهی دیگر باز آید از وقار و مناعتش كاسته نمی شود و نیز چون در طی این راه دوم مترصد كسب معلومات و دیدار پاره كسان است و ملاقاتها می كند و چیزهائی تازه ی می بیند و صحبتهای تازه می شنود طی راه بر وی آسان می گردد و خاطرش مشغول می شود و از روی شوق طی طریق می كند و كذلك غیر ذلك ، و نیز ممكن است از آن راه كه رفته است پاره دسمنان او در كمین او جای كنند و مهیای زحما و زیان او شنود تا جون باز آید در كمین او یكنن شده و بكین او بیرون تازند تا او را آسیب جان و مال رسانند یا بر مطالب و مقاصد مخفیه او آگاه گردند .

در اصول كافی از علی بن اسباط مروی است كه امام رضا علیه السلام از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه حدیث می فرمود «طوبی لمن اخلص لله العبادة و الدعاء و لم یشغل قلبه بما تری عیناه و لم ینس ذكر الله بما تسمع اذناه و لم یحزن صدره بما اعطی غیره» خوشا و خنكا به حال آنكس كه عبادت و دعوت خویشتن را در پیشگاه حضرت ذی المنن به نیت خالص و صفای ضمیر تقدیم كند و دل خویشتن را از یاد خدای به آن چیزها كه دو چشم ظاهر بینش نگران هستند مشغول نیاورد و به آن چیزها كه دو گوش الفاظ نیوشش شنونده است از ذكر خدای غفلت و فراموش نسازد و هرگز سینه او برای آن چیزها كه به دیگری عنایت شده تنگی و اندوهگینی نیابد .

و دیگر در بحارالانوار مروی است كه سلیمان جعفری گفت حضرت امام رضا علیه السلام را نگران شدم كه با جبه خز كه بر تن مبارك داشت نماز می گذاشت . در بحار و عیون اخبار در ذیل حدیث صولی كه درمقام خود مسطور می شود مسطور است كه آن حضرت چون خواستی نماز بامداد بگذارد در اول وقت می گذاشت پس از آن سر بسجده می نهاد و سر مبارك از سجده بر نمی گرفت تا گاهی كه آفتاب بلند



[ صفحه 111]



می شد پس از آن برای ملاقات مردمان جلوس می فرمود یا سوار می شد الی آخر الخبر و ازین پس حالات حضرت امام رضا و وضع عبادات آن حضرت در زمان مسافرت به خراسان مشروحا مذكور می شود .